کارشناس اقتصادی اندیشکده اقتصاد مقاومتی مطرح کردتقویت تابآوری نظامی و اقتصادی در اولویت دولت
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری صبح هامون به نقل از «عصرهامون» در پی افزایش تنشهای منطقهای و تشدید درگیریها، جنگ ۱۲ روزهای میان ایران و رژیم صهیونیستی شکل گرفت که بازتابهای گستردهای در سطح بینالملل به دنبال داشت. این جنگ که با حملات متقابل موشکی و هوایی همراه بود، نهتنها پیامدهای سیاسی و امنیتی به دنبال داشت، بلکه تأثیرات عمیقی بر اقتصاد داخلی و منطقهای گذاشت.
در این میان، تحلیلگران اقتصادی نسبت به تبعات این درگیری بر بازارهای مالی، نرخ ارز، تورم، و شاخصهای کلان اقتصادی هشدار دادهاند، در این گفتگوی تفصیلی فردین کریمی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی پایگاه تحلیلی خبری «عصرهامون» ابعاد این ماجرا را و پیامدهای داخلی و منطقهای آن را تحلیل میکند.
جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی تأثیری بر اقتصاد ایران داشت؟
جنگ زمانی بر اقتصاد کشور به طور مستقیم تأثیرگذار است که هم از منظر گستردگی و هم از منظر تخریب اماکن عمومی یا فقدان نیروی انسانی و یا تخریب زیرساختهای کشور مؤثر باشد. تجاوز ۱۲ روزه اسرائیل به ایران باعث تخریب زیرساختهای هستهای ایران، بخشی از زیرساختهای نظامی و آسیبهایی در اماکن عمومی و ساختمانها شده است. بازسازی زیرساختهای هستهای و نظامی کشور به عنوان یکی از الزامات باید در دستور کار دولت قرار گیرد و بخشی از درآمدهای کشور باید به بازسازی این زیرساختها تخصیص یابد. همچنین جبران خسارات وارد شده به منازل یا اماکن عمومی نیز باید در دستور کار دولت قرار گیرد که این بخش نیز نیازمند تأمین منابع از طرف دولت است. به طور کلی تجاوز ۱۲ روزه اسرائیل بیش از آن که بر اقتصاد کلان کشور مؤثر باشد، باعث شد تمرکز منابع مالی دولت به بازسازی این زیرساختهای حیاتی سوق یابد، این امر میتواند دولت را مجبور به خلق نقدینگی کند که آثار آن را در تورم شاهد باشیم.
از نظر اقتصادی چالشهای عمدهای که ایران پس از این جنگ با آن مواجه شد چه بود؟
ایران با چالش اقتصادی جدی مواجه نشد و عمده تأثیرات بر نرخ ارز بود که این نوسانات ارزی را در دوران ماقبل جنگ نیز در کشور شاهد هستیم که دلایل متعددی از منظر تأمین ارز واردات، گستردگی بازار غیررسمی، تقاضاهای رسمی و غیررسمی ارز و…دارد. اما تأثیر جدی جنگ بر اقتصاد در حوزه سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری به خصوص سرمایهگذاری خارجی جایی وارد میشود که از ثبات و پایداری اقتصادی، سیاسی – اجتماعی برخوردار باشد و اساساً سرمایهگذار امنیت اقتصادی – اجتماعی را احساس کند. قطعاً وجود جنگ این امنیت و ثبات را متزلزل خواهد کرد و بر عدم سرمایهگذاری به خصوص در حوزه سرمایهگذاری خارجی مؤثر خواهد بود.
در این جنگ وضعیت تولید و صادرات نفت ایران چگونه تحتتأثیر قرار گرفت؟
به گفته مسئولان امر در حوزه انرژی و نفت روند تولید و فروش نفت ما در دوره تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به خاک ایران تغییر قابل توجهی نداشت و همانند گذشته تولید و صادرات ما ادامه داشت.
آیا جنگ ۱۲ روزه به تغییرات قابل توجهی در سیاستهای اقتصادی ایران منجر شد؟
زود است که به تغییر سیاستها در حوزههای اقتصادی اشاره کنیم چرا که هنوز وضعیت مشخص و یا قابل پیشبینی نیست و ما در مرحله آتشبس قرار گرفتهایم و نه پایان جنگ. تغییر سیاستها در حوزه اقتصاد را گذر زمان و مشخص شدن وضعیت پایدار کشور مشخص خواهد کرد. تا الان که سیاستها تغییر جدی نداشتهاند.
چگونه هزینههای جنگ بر بودجه دولت و تخصیص منابع مالی در ایران تأثیر گذاشت؟
همانگونه که اشاره شد این گمان میرود که بخشی از بودجه دولت به بازسازی زیرساختهای هستهای و نظامی و اماکن عمومی و مسکنهای تخریب شده تخصیص داده شود که البته این اقدام حیاتی است و هستهای به عنوان مؤلفه قدرت چانهزنی ما در جامعه جهانی و زیرساختهای نظامی ما به عنوان عامل بازدارنده در برابر حملات دشمنان باید در اسرع وقت مورد بازطراحی و بازسازی قرار گیرند.
آیا اقتصاد ایران توانست از تحریمهای اقتصادی که در جریان این جنگ وضع شدند، مقاومت کند؟
قطعاً این جنگ بر دو صنعت هستهای و صنایع نظامی ما مؤثر خواهد بود و یقیناً باید به سمت توسعه این صنایع به عنوان مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی و کاهش آسیبپذیری آنها در شرایط جنگی حرکت کنیم. در جنگ ۱۲ روزه مشخص شد صنایع حساس ما آسیبپذیر هستند باید به سمتی حرکت کنیم که هم امکان آسیبپذیری را کاهش دهیم هم سرعت جایگزینی راهاندازی مجدد را افزایش دهیم. دیگر صنایع به خصوص تأمین کالاهای اساسی مانند آرد، روغن، برنج و… در کشور ما وجود دارد که دارای ظرفیتهای خالی بسیاری هستند. دولت باید بتواند با استفاده از رویههای مختلف این ظرفیتها خالی را در جهت تأمین کالاهای اساسی داخلی و یا توسعه صادرات و ارز آوری بهکارگیری کند این نیاز به یک متولی قدرتمند در دولت دارد که با شناسایی دقیق این ظرفیتها و ایجاد هماهنگی بین دستگاهی به خصوص گمرک، وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی آنها را وارد مدار تولید کند.
تحلیل شما از تأثیرات بلندمدت اقتصادی این جنگ بربخش های مختلف ایران چیست و چه تأثیری بر روابط تجاری ایران گذاشت؟
این جنگ طولانی نبود و روابط تجاری ایران با دیگر کشورهای همسایه را تحتالشعاع قرار نداد. اما نباید این شرایط را تمام شده بدانیم. قطعاً دولت باید با ترسیم راهبردهای مشخص به سمت ایجاد همپیوندی اقتصادی با کشورهای منطقه به خصوص کشورهایی که در مواقع حساس از ایران پشتیبانی همراهی سیاسی میکنند مانند، قطر، عمان، پاکستان، افغانستان، عراق، روسیه، چین و… حرکت کند. همپیوندی اقتصادی با این کشورها سبب خواهد شد تجاوز به خاک ایران را تجاوز به منافع خود بدانند و این مسئله قطعاً کشورها را نسبت به جنگ احتمالی بی تفاوت نخواهد گذاشت. ترسیم راهبرد تجاری مشخص بر اساس منافع متقابل نیز از دیگر مسائلی است که دولت باید با استفاده از ظرفیتها همکاری مانند مناطق آزاد تجاری – صنعتی آن را در دستور کار خود قرار دهد.
آیا ایران توانست جنگ ۱۲ روزه از منابع داخلی برای تأمین نیازهای اقتصادی استفاده کند؟
قطعاً ما باید خودمان را برای شرایط جنگی آماده کنیم. هم از منظر تابآوری اقتصادی هم تابآوری نظامی. دشمنان ما قدرتمندترین اقتصاد جهان و قدرتمندترین سیستم نظامی جهان را در اختیار دارند. برای تابآوری مقابل چنین دشمنی باید سیاستها را مبتنی بر ادامهیافتن تنشها و درگیریهای احتمالی بعدی طراحی کنیم. تابآوری اقتصاد در برابر تکانههای خارجی مانند تحریم و جنگ همان سیاست اقتصاد مقاومتی است که سالها رهبری بر آن تأکید داشتند. طی یک دهه گذشته کارهایی انجام شده اما تا وضعیت مطلوب که در آن اقتصاد ما تابآوری لازم از منظر تجاری، تأمین کالاهای اساسی، سرمایهگذاری و… فاصله زیادی داریم. همگان در این جنگ اهمیت تقویب سیستم نظامی کشور را احساس کردند. اگر سیستم نظامی ما از تابآوری کافی برخوردار نباشد و عملاً نتوانیم از خودمان دفاع کنیم و به دشمن ضربه وارد کنیم، تابآوری اقتصادی نیز از بین خواهد رفت. تقویب سیستم و برنامههای نظامی باید در اولویت باشد در کنار آن باید تابآوری اقتصاد را نیز افزایش داد تا در شرایط خاص دچار مسائل و بحران اقتصادی نباشیم.
انتهای خبر/
دیدگاهتان را بنویسید