یادداشت؛تفرقه دروازه نفوذ دشمن است
تفرقه دروازه نفوذ دشمن به وحدت و انسجام ملی است شکستن ستون خیمه وحدت ملی با جعل واقعیت و نفوذ در ذهن مردم است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صبح هامون به نقل از «عصرهامون» محسن جهانتیغ جانشین ناحیه مقاومت بسیج سپاه زاهدان در یادداشتی نوشت: در کوران تحولات پرشتاب جهانی، ایران اسلامی همچون صخرهای در برابر امواج سهمگین ایستاده است. دشمن خسته از ناکامی در جنگ نظامی و مایوس از تحریمهای همهجانبه، اکنون با ظرافت تمام به طراحی پیچیدهتری رو آورده است؛ شکستن ستون خیمه وحدت ملی. اینبار نه با توپ و تانک، بلکه با خبرسازی، جعل واقعیت، و نفوذ در تار و پود ذهن مردم.
جریانهای غربگرا در داخل کشور، هر چند در اقلیتاند، اما به مدد بلندگوهای رسانهای بیگانه و پشتیبانی لابیهای خارجی، نقش آنتنهای داخلی عملیات روانی را بازی میکنند. این جریانها با طرح شبهات، ترویج یأس، و برجستهسازی نارضایتیها، ناخواسته یا عامدانه، بر طبل تفرقه میکوبند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشارهای هوشمندانه فرمودهاند: «دشمن در پی آن است که دلها را از هم جدا کند… اتحاد ملی را هدف گرفتهاند؛ باید مراقب بود.» این هشدار، نه تنها بیان یک واقعیت، بلکه زنگ بیدارباش برای تمام کسانی است که دل در گرو ایران دارند؛ خواه بسیجی میدان باشند، خواه استاد دانشگاه یا صاحب قلم.
دشمنان، پس از تجربهی جنگ تحمیلی و رویارویی با ملتی که پشت به پشت هم ایستادند و در اوج مظلومیت ایستادگی کردند، دریافتند که «انسجام»، مهمترین سپر دفاعی ایران است. بنابراین، در طراحیهای پسا جنگی خود، تفرقه را بهمثابه ویروسی خاموش و اما کشنده در دستور کار قرار دادهاند.
بر همین مبنا، ساختن روایتهای موازی از تاریخ انقلاب، ایجاد چندپارگی در هویت ملی، تحقیر باورهای دینی، و تخریب چهرههای وحدتآفرین، بخشی از پازل دشمن برای فروپاشی روانی جامعه ایران است. نباید فراموش کرد که ایران یکپارچه، مانع عبور دشمن از هیچ مرزی شده است؛ اما ایران متفرق، راه را هموار میکند.
در این میان، پرداختن به مظلومیت ۱۰۰۰ شهیدِ تجاوز مستقیم آمریکا و صهیونیستها به ایران چه در ترور، چه در حمله به حرمها، چه در جنگهای نیابتی یک ضرورت استراتژیک است، نه صرفاً یک یادآوری احساسی. این شهدا سندی زنده از دشمنی آشکار با ملت ایراناند، و ذکر آنها واکسنی است در برابر فراموشی.
نظامیان جانبرکف و شهدای غیرنظامی، هر دو سنگربانان هویت ما بودهاند. از مهندس شهید تا نوجوان دانشآموزی که در حمله تروریستی به شهادت رسید، هر قطره خونشان، خراشی است بر چهره دروغین مدعیان حقوق بشر. روایت این مظلومیت، نه ضعف، که قدرت اخلاقی ملت ایران است.
اگر امروز از وحدت غفلت شود، فردا تفرقه همان کاری را خواهد کرد که بمبهای دشمن نکردند. تجربه تلخ برخی کشورها از عراق تا سوریه، از لیبی تا یمن گواه این واقعیت است که سقوط، همیشه با جنگ آغاز نمیشود؛ گاه از درون، با فروپاشی انسجام، آغاز میشود.
برای جامعه مؤمن و انقلابی ما، هر پالس تفرقهافکنانه، حتی اگر در لفافه نقد مطرح شود، باید با واکنش فعال، هوشیارانه و در چارچوب منطق انقلاب پاسخ داده شود. اینجا جایی برای تعارف نیست؛ انسجام، شرط بقاست.
در پایان، باید این حقیقت را نصبالعین قرار داد که «هویت انقلابی و اسلامی ملت ایران» تنها در سایه همدلی، اعتماد متقابل، و دفاع از حقیقت حفظ خواهد شد. هرکس دل در گرو ایران دارد، باید در برابر جریان تفرقه بایستد؛ چه در میدان رسانه، چه در گفتوگوی روزمره، چه در فضای مجازی، و چه در دل هیئات و مساجد.
بیشک، راه عبور از این میدان مین روانی، تنها با بازگشت به عقلانیت انقلابی و بصیرت جمعی ممکن است. همه ما از نخبگان علمی تا جوانان در فضای مجازی باید خود را مسئول حفظ آرامش روانی جامعه بدانیم. کوچکترین بیدقتی در بازنشر اخبار مشکوک، یا بیتفاوتی نسبت به خطمشی رسانههای معاند، میتواند بهمثابه هیزمی باشد در تنور تفرقهافکنی دشمن.
اکنون زمان آن است که نهادهای فرهنگی، رسانهها، حوزه و دانشگاه با همافزایی، به روشنگری در برابر جریانهای انحرافی بپردازند. بیان دستاوردها، روایتگری از حقیقت، و برجستهسازی عناصر وحدتآفرین، باید در صدر اولویتها باشد. وحدت، محصول اتفاق نیست؛ حاصل مجاهدت مستمر است. دشمن منتظر لغزش ماست، اما اگر بیدار و همدل باشیم، باز هم همان ملتی خواهیم بود که طعم شکست را به قدرتهای بزرگ چشاند.
انتهای خبر/
دیدگاهتان را بنویسید